───\ ♩♬♥♪♭ /───
■ تـوی یک صحرای دور، یه برج پیر و کهنه بود♥
☺ یه روزی زیر هجوم وحشی بارون و بادꞜ
♣ از افق، کبوتری تا برج کهنه پر گشود■
───\ MusicPars /───
֍ برج تنها سرپناه خستگی شـد•
▲ مهربونیش مرهم شکستگی شـد♦
♣ اما این حادثه ی برج و کبوتر•
───\ ♩♬♥♪♭ /───
♥ قصه ی فاجعه ی دلبستگی شـد♭
Ꞝ اول قصه مونو تـو مـی دونی تـو مـی دونستی♪
• من نمـی تـونم برم، تـو مـی تـونی تـو مـی تـونستی♩
───\ ♩♬♥♪♭ /───
Ꞝ باد و بارون که تموم شـد، اون پرنده پر کشیـد֍
♩ التماس و اشتیاقو تـه چشم برج ندیـد▲
♦ عمر بارون عمر خـوشبختی برج کهنه بود▲
───\ MusicPars /───
► بعد از اون حتی تـو خـوابم اون پرنده رو ندیـد♪
► ای پرنده من، ای مسافر من♭
♪ من همون پوسیـده ی تنها نشینمꞜ
───\ MusicPars /───
♥ هجرت تـو هر چه بود معراج تـو بود•
Ꞝ اما من اسیر مرداب زمـینم♪