───\ موزیک پارس /───
► تـو اون سالها بیابونی بود تـو خاکه های داراب بیابونی بی آب و علف♠
☺ تموم چشمه های جوشان آب تلف شـد جوونه ها قبل رسیـدن به باغ♣
♫ آروم مـی رفتن تـوی قصه خـواب کسی نموند جز چند خانوار♪
───\ MusicPars /───
• که بعد کلی کـار کندن چند چاه آب در کنار هم زندگی رو کردن آغاز▲
♣ صبح کـار و شخم شب دعا و آواز بعد مدتی کـارگر شـد، دعاها و زمـینشون بارور شـد♫
■ خرما، سیب، بادام کوچک شـدن آغاز بازار کوچک♪
───\ ♩♬♥♪♭ /───
♦ کشت پنبه نخ ریسندگی روسری پوشیه تا شال کوچک▲
▲ بابا باد و ننه صحرا تـوی اون فصل ها ازدواج کردن♦
♪ مدتی گذشت صحرا مادر شـد یه دختر کوچیک اسمش رو گذاشت مریم☺
───\ ♩♬♥♪♭ /───
• مریم بزرگ شـد با دار و قالی همـیشـه افسرده و تار و خالیꞜ
☺ غمـگین مـی پرسیـد از مادرش صحرا که تـوی کل دنیا همـین داراب رو داریم ؟♦
Ꞝ این سوال بود تـوی فکر مریم تـووی داراب نبود به شکل مریم►
───\ MusicPars /───
▲ مـگـه انتـهای رویا دارابه؟ همه فکر مـی کنن دنیا داربه♠
♩ این سوال بود تـوی فکر مریم تـووی داراب نبود به شکل مریم♪
■ مـگـه انتـهای رویا دارابه؟ همه فکر مـی کنن دنیا داربه♦
───\ ♩♬♥♪♭ /───
☺ گذشت و کـارگر شـد کشت پنبه نخ ریسی بارور شـد•
♫ کدخدا با فکر صادرات پارچه دستـور داد بکنن باز مرز رو♣
♠ کم کم دهات دیلاق تالاب تبدیل شـد به ییلاق داراب♣
───\ MusicPars /───
֍ مالکین اطراف با خریـدن ملک و زمـین شـدن هم پیمان داراب♪
♥ چکـاد قد بلند فریبنده پسر یکی از ملاکین کوهستان▲
♭ حسادت پسر های تـوی داراب و حسرت دخترای زیر پوشیه♠
───\ موزیک پارس /───
♫ آخرای هفتـه تـو تعطیلات کوه تـوی داراب در حال گشتن بودꞜ
♥ اهل بیرون این کوی و برزن شایـد بهترین پاسخ سوال مریم بود♪
♪ چرا قدتـون بلنده ؟ چرا نگـاهتـون با ما پر از فرقه ؟֍
───\ ♩♬♥♪♭ /───
♦ چی شـد که شـدیـد مسافر داراب ؟ چی مـیگذره پشت کوه مجاور داراب؟☺
♫ چکـاد تـو این گستره تنهاست درگیر مریم شـد و لکنت حرفاش►
♣ بین این عشق یه دره فاصله است بین پسر کوهستان و دختر صحرا♥
───\ MusicPars /───
♭ نزدیک مریم مـی کشـه نفس شرم دختر رو مـی کشـه عقب♩
♥ مریم تـو فکرش با تکفیر کدخدا به دور پرنده ی عشق مـی کشـه قفس•
♭ هر روز همـین بود پاشو پس مـی کشیـد چکـاد نقشـه ای از هوس مـی کشیـد♭
───\ موزیک پارس /───
♥ یا مـیای با من سمت کوه های کولی وش یا به کدخدا مـی گم دارم مو های بریـده ات رو■
♭ مریم ترسیـد تـو دست های زنجیر گفت یه بازنده ام تـو دست های تقدیر•
֍ مو ج مو های بیرون از پوشیه یعنی جزر و مد دریای تکفیر♫
───\ ♩♬♥♪♭ /───
♩ فردا تـو بازار یه جنجال خـون راه افتاده بود تـو چنگـال شوم☺
▲ خبر بی عفتی دختر صحرا چکـاد ایستاد با چند تار مو♥
■ قلب مریم یه گوشـه چکیـد رکـاب زخمـیه خـون نگین■
───\ ♩♬♥♪♭ /───
♦ بعد تکفیر داراب واسه مدتی خـونه نشین شـد■
♫ ننه صحرا غم تـو نگـاش بود مـی گفت این ننگ بایـد از ما جدا شـه▲
☺ مادر نگـام کن دامن من پاکه اون موهای من نبود♩
───\ ♩♬♥♪♭ /───
♪ موها م سر جاشـه موهام سر جاشـه☺
♪ تا که یک روز داراب رو صدا کرد•
♥ عزادارا رو نگـاه کرد شالش رو برداشت♫
───\ ♩♬♥♪♭ /───
■ از حجابش دفاع کرد قصه به اونجا رسیـد که داراب با حیرت•
♠ این گستاخی رو نگـاه کرد دوباره تکفیر رو امضا کرد♥