از چشمات نگو که خیلی زیباست آخه چشمات مثله غروب دریاست از شهرام شپ پره

───\ MusicPars /───

♣ تـویه محلمون دختری رو مـیشناسم که چادری♩

♫ البتـه نه اینکه من با چادرش مخالف باشم نه ولی یجورایی هم مخالفم•

♠ برای این که این چادر سیاه مثله یک ابر سیاه روی صورت مثله ماهش رو پوشونده☺

───\ ♩♬♥♪♭ /───

֍ بهش مـیگم بذار صورت قشنگت رو ببینم☺

♥ اون با ترس و وحشت غم چشمهاش رو پشت چادرش قایم مـیکنه و یواشکی مـیگـه باشـه باشـه فردا♪

■ بهش مـیگم آخه تا کی فردا الان چندین سال شـده دیگـه باز هم فردا☺

───\ MusicPars /───

♫ از چشمات نگو که خیلی زیباست آخه چشمات مثله غروب دریاست♭

■ آخه چادر نمـیاد که به قامت تـو به قامت پر از شـهامتـه تـو♥

☺ چادر نمـیاد که به قامت تـو به اون قده پر از شـهامت تـو♥

───\ ♩♬♥♪♭ /───

☺ اگر چادر نبود و اگر چادر بود بوده و هست پاکو نجابت تـو♩