دانلود رمان رمان ما دیوانه زاده می شویم اثر یگانه اولادی

دانلود رمان رمان ما دیوانه زاده می شویم اثر یگانه اولادی

دانلود رمان رمان ما دیوانه زاده می شویم اثر یگانه اولادی کیفیت 320

دانلود رمان رمان ما دیوانه زاده می شویم اثر یگانه اولادی pdf

نام رمان : رمان ما دیوانه زاده می شویم

نام نویسنده : یگانه اولادی

ژانر رمان : عاشقانه

تعداد صفحات رمان : 1247

ملیت نویسنده رمان : ایرانی

رمان ما دیوانه زاده مـی شویم

دانلود رمان ما دیوانه زاده مـی شویم اثر یگـانه اولادی با فرمت های pdf ، اندرویـد، آیفون نسخه کـامل با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم رایگـان

وبسایت فرهنگی بیست رمان با انتشار رمانی جذاب و عالی مـیزبان شماست، ما دیوانه زاده مـیشویم داستان زندگی طلاست دختری که وقتی هنوز خیلی کوچیکه پدر و مادرش از هم جدا مـیشن و طلا مـیمونه و پدرش ، پدری که از عهده بزرگ کردن یه دختر کوچولو بر نمـیاد پس طلا مجبوره تا تنهایی هاش رو تـو خـونه عموی بزرگش پر کنه خـونه ای با یه دختر و دو پسر بزرگ …

خلاصه رمان ما دیوانه زاده مـی شویم

پنج سال داشتم؛ خیس از عرق با لپ هایی قرمز به طرف خانه دو یـدم تا کمـی آب بنوشم … در را که باز کردم و وارد فضای خنک خانه شـدم قبل اینکه از خنکی هوایش غرق لذت شوم از صدای فریادهای پدر و مادرم مسخ شـدم … همانجا جلوی در ایستادم و به هوار زدن هایشان گوش کردم به مادرم که با گریه و زجه مـیخـواست حرف خـودش را به کرسی بنشاند: من مـیرم.

از زندگی آدم متحجری مثل تـو مـیرم … طلا رو هم با خـودم مـیبرم به پدرم که دست هایش را به کمر زده بود و از فشار جنگ و نزاع چند دقـیقه ی پیش به نفس نفس زدن افتاده بود و در جواب مادرم اول پوزخند زد: هر گورستـونی که مـیخـوا ی برو، ولی بدون طلا. ازین در رفتی بیرون دیگـه طلا رو تـو خـوابتم نمـیبینی … آن روز جلوی در هال ایستادم و فقط تماشا کردم … دوئلی که بر سر من راه انداختـه بودند … من، طلا، طلا پاکزاد

مادرم از کوره در رفت و به سمت پدرم پریـد و او خیلی زود به خـودش آمد و حریف را از مـیـدان به در کرد … من آن روز شاهد خیلی چیزها بودم ولی … آن ها اصلا مرا نمـی دیـدند … مادرم جلوی چشمان من زیر لگدهای پدرم جیغ مـیکشیـد … پدرم به او فحش مـیـداد و مـیگفت مـیخـواهد هر چه زودتر از شرش خلاص شود … او را کشان کشان به سمت من آورد … من نگـاهم به صورت کبود مادرم چسبیـده بود و پاهایم مثل بیـد مـیلرزیـدند … دهانم باز بود و از شـدت گریه ارتعاش زبان کوچک تـه حلقم را حس مـیکردم … پدرم در نهایت قصاوت در را باز کرد و او را به بیرون پرت کرد و …

دانلود رمان رمان ما دیوانه زاده می شویم اثر یگانه اولادی | بدون سانسور pdf دانلود بصورت رایگان

دانلود رمان رمان ما دیوانه زاده می شویم اثر یگانه اولادی ریمیکس اینستاگرام

  • 28 ژانویه 2023
  • 0 نظر

دیدگاه خود را بگذارید