تـو سی هوا سی بارونش
( هوا رو نگـاه، نگـاه بارون )
بسا یکی ورگردونش تی مو
( بلکه یکی بَرِش گردونه پیش من)
هوام هوی خاطره بازی
( هوا هم هوای خاطره بازیه )
نه تیم ایویسی نه ایسازی بی مو
( نه کنارم مـیمونی و نه بهام مـیسازی )
مو بی تـو داغونم دونی
( مـیـدونی من بی تـو داغونم )
تـو بی کی زر ای بارونی بی مو
( تـو بدونمن با کی زیر این بارونی )
و بسکه ای دل غم خرده
( از بسکه دلم غم خـورده )
خدا هم انگـار دل و درده سی مو
( خدا هم انگـاری دلش برا من گرفتـه )
تـو سی هوا سی بارونش (خاطره بازی) از مرتضی باب
هنی و دردوم خـو نگوتـوم
( هنوز که از دردام چیزی نگفتم )
هنی نگوتـوم چقه سهتم
( هنوز نگفتم که چقد دلم سوختـه )
هنی نگوتـوم چه و روزم ره
( هنوز نگفتم که چی به روزم اومده )
اگر بدونی چه کشیـدوم
( اگـه بدونی چه ها کشیـدم )
اگر بدونی که چه دیـدوم
( اگـه بدونی چه ها دیـدم )
بایـد همه ی سال بارون ایزه
( بایـد کل سال بارون مـیگرفت )
دانلود هنی و دردوم خـو نگوتـوم از مرتضی باب
چله ی زمسون بی ولوم که
( وسط زمستـون بود که ولم کرد )
یادمه بارون بی ولوم که
( یادمه بارون مـیزد که رفت )
یادمه بارون بی ک دیر وابی
دانلود چله ی زمسون بی ولوم که از مرتضی باب
( یادمه بارون بود که ازم دور شـد )
برده م سینش بی نه شیشـه
(سنگ تـو سینه اش بود نه شیشـه )
یادمه وو رو تا همـیشـه
( یادمه از اون روز تا همـیشـه )
دلوم و روز بارونی سیر وابی
( دلم از روزای بارونی سیر شـده )
تـو سی هوا سی بارونش (خاطره بازی) از مرتضی باب
کمـی دلوم خش غم و باره
( مـگـه کم دلم خـودش غم داره ؟ )
تـو هم بوار عیبی نداره بارون
( تـو هم هی ببار بارون، عیبی نداره )
ادم و کوچو ایرسه اسم
( آدم به یه جایی از دلتنگی مـیرسه که اسم )
یارشـه من شیشـه دراره بارون
( یارشو تـو شیشـه بخار گرفتـه در مـیاره بارون )
بسکه خدا زم بیعاروم
( از بسکه بیعار و دل صافم )
هنی سر رهت ایبارم ورگرد
( هنوزم سر راهت دارم مثل بارون گریه مـیکنم )
نیترم وت دس وردارم
( نمـیتـونم ازت دست بکشم )
اگر وت ایگم ناچارم ورگرد
( اگـه بهت مـیگم برگرد از سر ناچاریه )