دانلود رمان رمان هاویه بندت اثر کیمیا رنجبر
دانلود رمان رمان هاویه بندت اثر کیمیا رنجبر کیفیت 320
دانلود رمان رمان هاویه بندت اثر کیمیا رنجبر pdf
نام رمان : رمان هاویه بندت
نام نویسنده : کیمیا رنجبر
ژانر رمان : #عاشقانه
تعداد صفحات رمان : 544
ملیت نویسنده رمان : ایرانی
دانلود رمان هاویه بندت (اسیر جهنم تـو) از کیمـیا رنجبر اثر به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندرویـد و آیفون با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم رایگـان
این مطلب قصه زندگی جانا، دانشجویی است که تازه از دوست پسر خـود جدا شـده، بخاطر عکس هایی که استادش از او دارد تـهدیـد مـیشود و به عنوان حق السکوت بایـد در شرکت استادش با کمتر از نصف حقوق کـارآموزی بگذراند، تا اینکه در یکی از سفرهای کـاری از ترس رعد و برق به اتاق استادش پناه مـی برد و…
خلاصه رمان هاویه بندت
براش چند تا استیکر خنده فرستادم و داشتم پیامـی براش تایپ مـیکردم که گوشیم از دستم کشیـده شـد … سریع استکـان چایی رو داخل سینی گذاشتم و بلند شـدم تا گوشیم رو از دست استاد کـامروا بگیرم …
خدا روشکر عینک طبیش روی چشمش نبود اما از لبخند گوشـه ی لبش معلوم بود که پیامم رو درباره ی دیشب خـونده
قدش از من بلند تر بود و تقلا هام برای گرفتن گوشیم از دستش بی نتیجه بود، عقب رفت و دستش رو بالاتر گرفت و از حرکت انگشتش مـیفهمـیـدم که داره پیام های روز قبل رو مـیخـونه
گوشی رو از دستش گرفتم و با حرص گفتم: «بی شخصیت.» «ببخشیـد؟» همه ی نگـاه ها روی ما بود، بیخیال صبحانه خـوردن شـدم و به سمت در رستـوران رفتم … از رستـوران بیرون رفتم و دکمه ی آسانسور رو زدم، از شـدت خجالت و عصبانیت تمام صورتم گر گرفتـه بود
سوار آسانسور شـدم و خـواستم دکمه ی طبقه رو بزنم که استاد کـامروا خـودش رو به آسانسور رسوند و سوار شـد … بدون اینکه بهش نگـاه کنم دکمه ی طبقه رو زدم و در آسانسور بستـه شـد، صدای آرومش رو شنیـدم که گفت: «معذرت مـیخـوام، حرکتم خیلی بچگـانه بود»
دانلود رمان رمان هاویه بندت اثر کیمیا رنجبر | بدون سانسور pdf دانلود بصورت رایگان
دانلود رمان رمان هاویه بندت اثر کیمیا رنجبر ریمیکس اینستاگرام
دیدگاه خود را بگذارید