دانلود رمان رمان ناسره اثر سارا هاشمی

دانلود رمان رمان ناسره اثر سارا هاشمی

دانلود رمان رمان ناسره اثر سارا هاشمی کیفیت 320

دانلود رمان رمان ناسره اثر سارا هاشمی pdf

نام رمان : رمان ناسره

نام نویسنده : سارا هاشمی

ژانر رمان : عاشقانه ، اجتماعی ، انتقامی

تعداد صفحات رمان : 891

ملیت نویسنده رمان : ایرانی

لینک دانلود رمان ناسره از سارا هاشمـی به صورت فایل PDF (پی دی اف) قابل اجرا در موبایل (اندرویـد و آیفون) و لپ تاب (pc) با لینک مستقـیم بدون کـات رایگـان

سحر اولین زنجیره ی ماجراست، خـودکشی اش، شروع اتفاقات و تغییر سرنوشت ادم های قصه ست، امـین ، هستی ، فرزان ، حامـی و نیکی زنجیره های بعدی این قصه اند، قصه ای که تنها هدفش …

خلاصه رمان ناسره

فرزان سرش را همان طور که به هستی نگـاه داشت .خیره به اخم پیشانی اش لب زد : همه شون هستم … اما با تـو ! بی تـو یه چیز دیگـه مـی شم …یه کثافت ِِ وحشی ِِ بی اعصاب ! هستی باز هم تقلا کرد تا شایـد رها شود : همه شون همـیشـه هستی … حالا رهام کن! امشب رو بمون! با هم یه چیز بخـوریم …فیلم مـی بینیم … دوستت دارم هستی …

فرزان سرش را همان طور به طرف هستی نگـاه داشت .خیره به اخم پیشانی اش لب زد : همه شون هستم … اما با تـو ! بی تـو یه چیز دیگـه مـی شم … یه کثافت وحشی بی اعصاب! هستی باز هم تقلا کرد تا شایـد رها شود : همه شون همـیشـه هستی … حالا رهایم کن ! امشب رو بمون! با هم یه چیز بخـوریم …فیلم مـی بینیم … دوستت دارم هستی … اینو بهت گفتم .هر چی بشـه بازم واسه من مـی مونی … چی فکر کردی با خـودت ! منم یکی از همون آشغالایی هستم که دنبالتن؟

نخیر … ولم کن فرزان ! مـیخـوام ! چون … مـیـدونم قلبت با منه ! از چشمات مـی خـونم هنوز … خفه شو فرزان … با آرامش روی اونشست و بی چشم به مقاومت او گفت : هنوزم دوستم داری … مثل من که هنوزم دوستت دارم … فرزان که صاف کم، فشار انگشتانش را هم کرد و او خـودش را عقب بکشـد .دور مچش قرمز شـده بود و درد مـی کرد .عصبانی مانتـو و شالش را برداشت و فریاد زد : ولم کن روانی دیوونه عوضی !

حالم ازت بهم مـی خـوره فرزان در آرامش و با خنده رفتنش را نظارگر بود .وقتی در بهم کوبیـده شـد .چند لحظه بست و بعد کنار پنجره چشم تا همان طور که آمدنش را نگـاه کرده بود، رفتن پر حرصش را هم دیـد .لبخند آن قدر روی لب هایش نشستـه بود که خـودش هم باورش نمـی شـد!

شش ماه سعی مـی کرد هستی را کنار بگذار، درست شبیه ترک کردن یک ماده مخدر قوی، اما نشـده بود !گذشتن از این دختر در وجودش پا نمـی گرفت .هم موقعیتش را مـی خـواست و هم خـود این دختر سرکش و زیبا را … زمانی که ماشین هستی کوچه را ترک کرد، پرده را کـاملا کنار زد و آهستـه گفت : تـو واسه منی هستی …

اینم مـی ذارم پای بچه بازیت !من به این راحت از تـو نمـی گذرم اثر … پرده افتاد و دیگر از ماشین قرمز رنگ نبود .فرزان برگشت و چشم به تابلوی باالی تلویزیون دوخت . نفس عمـیقـی کشیـد و عطر خـوش جاری در فضا، لبخندش را عمـیق تر کرد ! فرزان ماشین را پشت کیوسک روزنامه فروشی نگـه داشت .نفس پر حرصش را از بینی بیرون داد و به خیابان یک طرف ی باریک اشاره کرد : -بیا !اینم کوچه ش !با دیـدنش به تـو چی مـی رسه آخه هستی؟هستی خم شـد و از کنار نیم رخ عصبی او، کوچه را با دقت دیـد

فرزان فندک ماشین را فشار داد و با آوردن یک نخ سیگـار از پاکت، شیشـه ی پنجره را پایین کشیـد .فندک داغ که به کـاغذ سیگـار چسبیـد، هستی هم به پشتی صندلی تکیه داد : -نبایـد راه بهش نشون مـی داد … من گفت و من داشتم دورش مـی کردم .اما تـوی احمق، با یه ندونم ببین چه گندی زدی ! فرزان دود سیگـار را به جای پنجره ی باز، به سمت او فوت کرد : هستی تند نگـاهش کرد .قـیافه اش او را همان هستی پر غرور و زیبای همـیشگی نشان مـی داد .

باز شروع نکن هستی !تـوی این دو روز پدرمو در آوردی !به من چه خنگ بازی در آورد ! آرایشش بی نقص بود.موهایش را از بالا جمع کرده و همـین صورتش را بازتر نشان مـی دهد. سلیقه و آرامشش حین آرایش کردن داشت …

دانلود رمان رمان ناسره اثر سارا هاشمی { pdf با بهترین کیفیت بدون سانسور}

دانلود رمان رمان ناسره اثر سارا هاشمی ریمیکس اینستاگرام

  • 29 ژانویه 2023
  • 0 نظر

دیدگاه خود را بگذارید