دانلود رمان رمان محکوم به تن تو اثر مریم چاهی (لینا)

دانلود رمان رمان محکوم به تن تو اثر مریم چاهی (لینا)

دانلود رمان رمان محکوم به تن تو اثر مریم چاهی (لینا) کیفیت 320

دانلود رمان رمان محکوم به تن تو اثر مریم چاهی (لینا) pdf

نام رمان : رمان محکوم به تن تو

نام نویسنده : مریم چاهی (لینا)

ژانر رمان : عاشقانه

تعداد صفحات رمان : 2014

ملیت نویسنده رمان : ایرانی

دانلود رمان محکوم به تن تـو اثر مریم چاهی (لینا) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندرویـد و آیفون با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم رایگـان

هدیه، خدمتکـار کم سن و ریز نقش تالار شایگـان با جاناتان سی و شش ساله است، یک غول صخره نوردی که همان شب از لندن برگشتـه در اثر مسمومـیت با مواد مخدر گره مـی خـورد، تصمـیم‌ بر سر سقط بچه ای که پدر  و‌مادرش هیچ چیز از آن شب به خاطر ندارند، کـار سختی است، جاناتان مردانگی مـی کند و هدیه را که دو قلو باردار شـده عقد مـی کند، اما دوست دختر سابقش با یک بچه پنج ساله پیـدا مـی شود، در این مـیان هدیه رازهایی از زندگی گذشتـه دارد که باعث هر چه بیشتر شـدن حس حقارتش مـی شود و از جاناتان دوری مـی کند، هدیه نمادی از دختران ایرانی قربانی اعتیاد خانواده و جاناتان نمادی از یک مرد واقعی است، عشقـی که بین این دو با وجود تمام تفاوت هایشان شکل مـی گیرد …

خلاصه رمان محکوم به تن تـو

پلک هایش را روی هم آورد و هدیه برخاست تا لوازم تزریق را آماده کند، خدا مـی دانست که سخت ترین کـار دنیا همـین تزریق مورفین به بدن بی جان مادرش بود … هر کپسول را با قـیمت بسیار بالایی مـی خریـد و فقط چند ساعت درد طاقت فرسای سرطان استخـوان را مـی تـوانست آرام کند … این آخری بود و بایـد هر طور شـده برای فردا پول جور مـی کرد

مادر عزیزش را روح مرگ تسخیر کرده بود … صورت تکیـده اش جگر دختر را مـی سوزاند … مادر آخرین دلیل ماندنش در این خانه بود … هر لحظه ممکن بود در دستانش جان دهد و نمـی خـواست این روز ها از کنارش جنب بخـورد … کـارش که تمام شـد، زانوهایش را بغل گرفت و به تماشای مادر نشست

بعد از آن شب لعنتی درست وقتی داشت به زور خـودش را سرپا مـی کرد دکتر آب پاکی را روی دستش ریخت … دیگر امـیـدی نبود. هیچ کـاری از دست علم پزشکی بر نمـی آمد … مِتاستاز کرده … هیچ کـاری نمـی شـه کرد … شیمـی درمانی هم فقط حالش رو بدتر مـی کنه … البتـه مـی تـونیـد امتحان کنیـد … ممکنه عمرش رو مدتی اضافه کنه

ولی با درد خیلی شـدیـد و کیفیت زندگی بسیار پایین که تـوصیه مـی کنم این کـار رو نکنیـد … اجازه بدیـد بیماری روال طبیعی خـودش رو طی کنه … تـوی این مدت هر کـاری که فکر مـی کنیـد خـوشحالش کنه براش انجام بدیـد … بیشتر از این کـاری از دست ما بر نمـیاد جز اینکه مورفین براتـون بنویسم تـوی خـونه تزریق کنیـد کمتر درد بکشـه

آن روز را هرگز از یاد نخـواهد برد … از مطب بیرون آمد و به پیرزنی که قد و قواره اش آب شـده نگـاه کرد … هانیه کنارش ایستاده بود و غر مـی زد که چرا این همه در صف انتظار مانده اند … دلش برای بی قراری حال مادرجان نمـی سوخت … معذبش کرده بود … به خانه که رسیـدند پیام دکتر را برای هانیه و حشمت بازگو کرد

عکس العمل آنها دیوانه اش کرده بود … تا این لحظه حتی گوشـه ای از مخارج سنگین معالجه مادرشان را به عهده نگرفتـه بودند اما هدیه را محکوم مـی کردند که آرزوی مرگ مادرش را دارد وگرنه درمان را ادامه مـی داد … دلش گرفتـه بود … مادر که برود هدیه مـی ماند با کلی بدبختی و حیثیتی که لکه دار شـده

کـافی است حشمت بفهمد، سه سوت مجبورش مـی کند با رفیق مواد فروشش پای سفره عقد بنشیند … آهی سوزناک کشیـد و سرش را روی زانوانش گذاشت …

دانلود رمان رمان محکوم به تن تو اثر مریم چاهی (لینا) { pdf با بهترین کیفیت بدون سانسور}

دانلود رمان رمان محکوم به تن تو اثر مریم چاهی (لینا) ریمیکس اینستاگرام

  • 22 ژانویه 2023
  • 0 نظر

دیدگاه خود را بگذارید