دانلود رمان رمان ماویش اثر بهاره غفرانی

دانلود رمان رمان ماویش اثر بهاره غفرانی

دانلود رمان رمان ماویش اثر بهاره غفرانی کیفیت 320

دانلود رمان رمان ماویش اثر بهاره غفرانی pdf

نام رمان : رمان ماویش

نام نویسنده : بهاره غفرانی

ژانر رمان : عاشقانه

تعداد صفحات رمان : 481

ملیت نویسنده رمان : ایرانی

دانلود رمان ماویش اثر بهاره غفرانی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندرویـد و آیفون با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم رایگـان

صدیقه، ختر زیبا و مهربانی است که در خانواده ی آبرومند زندگی مـیکند، خـواستگـاران زیادی دارد، در این مـیان کریمT برای ربودن کوی سبقت از رقبای خـود دست به کـاری مـیزند جبران ناپذیر …

خلاصه رمان ماویش

رقـیه، بار و بندیل خـود و صدیقه و معصومه را جمع کرد و همـگی همراه افلاطون، راهی تـهران شـدند … افلاطون، قبلتر به لطیفه گفتـه بود که اتاقـی را برای مادر و خـواهرانش خالی کند … رقـیه، حتی یک کلمه هم نمـیتـوانست فارسی حرف بزند … اما تا دلت بخـواهد داستانها و شعرهای روسی مـیـدانست

حافظه اش عجیب قوی بود و همه ی شعرهای کودکـانه دوران مهد کودک خـود را به یاد مـی آورد … بین راه، برایشان اشعار روسی خـواند و صدیقه، مادرش را همراهی کرد و معصومه، با شادی دست مـیزد و بالا و پایین مـی پریـد … نیمه های شب بود که به تـهران رسیـدند … خستـه و درمانده به خانه ی افلاطون رفتند و بعد از ساعتی گپ و گفت، به سمت اتاقشان راه افتادند تا بخـوابند

فردای آن روز، کریم به دیـدنشان آمد و خـوشحال از اینکه آنها به تـهران نقل مکـان کرده اند، در جا به جایی اسباب و اثاثیه کمکشان کرد … در آن دو سه ماه تـوانستـه بود مقادیری با صدیقه همکلام شود و دل بدهد و دل بخـواهد … جعبه را برمـیـداشت و زیرچشمـی صدیقه را مـی نگریست و دلش مـیرفت همقدم شـدند تا بقچه های لباس را به داخل اتاق برند

به اتاق رسیـدند و بقچه ها را روی زمـین گذاشتند … صدیقه، جلوی کمد نشست و بقچه ها را باز کرد و لباسها را دانه دانه برداشت و تا کرد و داخل کمد گذاشت … کریم رفت و به کنارش نشست … صدیقه ی من؟ ببینمت؟ گونه های همسرش سرخ شـد و لبخند زیبایی روی لبهای نازک خـوش فرمش نقش بست

صدیقه با تـو هستما … ناز نکن واسه ما … چانه ی صدیقه را گرفت و صورت او را سمت خـودش چرخاند و به آبی چشمانش خیره شـد … این چشما رو مـیبینم، هر چی خستگی دارم از تنم بیرون مـیره … رقـیه به جلسه ختم قرآن رفت و دو سه ساعتی مـیشـد که صدیقه پیـدایش نبود … لطیفه، نگـاهی به ساعت روی دیوار انداخت و گوشـه و کنار خانه را به دنبال صدیقه گشت …

دانلود رمان رمان ماویش اثر بهاره غفرانی | بدون سانسور pdf همین الان کلیک کن

دانلود رمان رمان ماویش اثر بهاره غفرانی ریمیکس اینستاگرام

  • 22 ژانویه 2023
  • 0 نظر

دیدگاه خود را بگذارید