دانلود رمان رمان قهر و معامله اثر نسرین محمدی کیا

دانلود رمان رمان قهر و معامله اثر نسرین محمدی کیا

دانلود رمان رمان قهر و معامله اثر نسرین محمدی کیا کیفیت 320

دانلود رمان رمان قهر و معامله اثر نسرین محمدی کیا pdf

نام رمان : رمان قهر و معامله

نام نویسنده : نسرین محمدی کیا

ژانر رمان : عاشقانه، انتقامی

تعداد صفحات رمان : 1221

ملیت نویسنده رمان : ایرانی

رمان قهر و معامله

دانلود رمان قهر و معامله اثر نسرین محمدی کیا به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندرویـد و آیفون نسخه اصلی با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم رایگـان

اول زندگی من یک جدال بود، بعد از آن به قهر پرداختم، وقتی آمدی مبادله ات کردم با خـودش، با خدایی که سال ها قهر بودم، اما هیچ وقت فکر نمـی کردم این معامله را ببازم، تـو که آمدی، با خـودت آشتی را رقم زدی، چیزی که فکر مـی کردم حتی در کفن هم رخ نخـواهد داد …

خلاصه رمان قهر و معامله

تـه دلم قـیلی ویلی مـیرفت و اعصابم رو به هممـیریخت اما با این وجود از خندیـدن و خندوندن دست بر نمـیـداشتم .عمو زاده ها و عمه زاده های کوچیک زیادی داشتم و امشبم که خـونه ی عموی بزرگم، عمو رضا، دعوت بودیم بیشتر این رو حس مـیکردم چون همشون دورم کرده بودن! البتـه نوه های بزرگ تر از منم بودن ها

مثلا همـین پسرای عمو رضا از من بزرگترن اما نمـیـدونم چرا این بچه ها دور من نشستن و کسی سمت اونا نمـیره ! از هر دری سوال مـیپرسن از دانشگـاه و رشتـه ی تحصیلی و کنکور و سر کـار رفتن تا فیلم و سریال کراش زدن رو این و اون .شایـد این سر خـوش بودنم باعث شـده همش کنار من بشینن .مخصوصا الان که شام رو تازه خـوردیم و شکمشون هم سیر شـده

همچنان مشغول صحبت با عموزاده ها و عمه زاده های فسقلیمم که صدای پر حرص عمه ی بزرگم تـو گوشم مـیپیچه . -خدا زودتر به دختر محمد یه بخت خـوب بده بره . دیگـه واقعا داره از وقتش مـیگذره. منظورش از دختر محمد، من بودم .اسم پدر من محمد هستش .مـیـدونستم چرا اینقدر با حرص و خاله زنک گونه این حرفا رو مـیگفت

چون خـودش دختر دومشو تـو سن نوزده سالگی شوهر داده بود .اون موقع من شونزده سالم بود و مـیـدونستم که این دختر و مادر دارن اشتباه مـیکنن اما خب من نه تـه پیاز بودن نه سر پیاز. حالا من بیست و هفت سالمه .یه دختر بالغ و عاقل هستم که کل دنیا دارن خـودشونو پاره مـیکنن تا براشون کـار کنم .بله درست خـوندیـد کل دنیا

همـین دیروز دعوت نامه ی دانشگـاه واشنگتن دستم رسیـده بود و دقـیقا هفتـه ی پیشش دانشگـاه برلین ازم دعوت به هم کـاری کرده بود . من یه محققم .بعضیا بهممـیگن دانشمند اما چندان خـوشم نمـیاد اینجوری بهم بگن .چون هنوز تا دانشمند شـدن راه زیادی دارم .آره خلاصه که سرتـونو درد نیارم .عمه ی بزرگم صرفا به خاطر جایگـاهی که من بدون شوهر کردن به دست اوردم اینجوری صحبت مـیکنه و دل مادرمو مـیرنجونه

در نتیجه مثل یک خانم مغرور و والامقام به سمت جمع زنونشون مـیرم .مامانبزرگ، زن عمو ها، عمه ها، دخترهای عمه ی بزرگم و مامانم اینجا نشستن و در مورد هر چیزی صحبت مـیکنن . با لبخند کنار مامان بزرگم مـیشینم …

دانلود رمان رمان قهر و معامله اثر نسرین محمدی کیا | بدون سانسور pdf همین الان کلیک کن

دانلود رمان رمان قهر و معامله اثر نسرین محمدی کیا ریمیکس اینستاگرام

  • 27 ژانویه 2023
  • 0 نظر

دیدگاه خود را بگذارید